سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

ادبیات داستانی

 قصهقصه، تاریخچه‌ای بسیار قدیمی دارد ، مجموعه‌ای از قصه‌هایی که تاریخ آن به حدود چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد، از فرهنگ و تمدن مصری باقی مانده است. بی‌شک شاید بتوان گفت مصری‌ها اولین ملتی هستند که قصه را به ادبیات جهان هدیه کردند. موضوع این قصه‌ها متنوع است، از قصه‌هایی درباره  سحر و جادو و ارواح گرفته تا افسانه‌های تمثیلی و قصه‌های پرماجرا و عاشقانه را شامل می‌شود.

بعد از قصه‌های مصری، ادبیات آشوری – بابلی قدیم‌ترین قصه‌ها را به جا گذاشته که قدمت آنها به دو هزار سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد.

در ایران پیش از اسلام قصه‌های منثور و منظوم فراوانی وجود داشته است.

قصه‌ها به تدریج با ما بزرگ شدند و رشد یافتند و به تناسب ذهنی، پیچیدگی و گسترش و غنا یافتند و داستانهای امروزی را به وجود آوردند. این چنین بود که قصه‌ها باعث پیدایش داستان کوتاه و رمان شد.

تعریف قصه

«معمولاً به آثار خلاقه‌ای که در آنها تأکید بر حوادث خارق‌العاده بیشتر از تحول و تکوین شخصیت‌ها و آدمهاست قصه گویند.» (میرصادقی، 1383، ص 132) در قصه‌ محور ماجرا و داستان بر حوادثی است که در همان ساعت خلق و باعث تکوین و رشد حوادث قصه می‌شوند و اساس قصه را تشکیل می‌دهند و در گسترش و رشد قهرمانها و آدمهای قصه هیچ نقشی ندارند. شخصیت‌ها و قهرمانها در داستان کمتر دچار دگرگونی می‌گردند و بیشتر دستخوش حوادث و ماجراهای گوناگونند. قصه‌ها اغلب پایان خوشی دارند و خصوصیت اخلاقی آن چشمگیر و مورد نظر است.

قصه‌ها از پیرنگی ضعیف برخوردارند و «همین امر آنها را از استحکام و انسجام داستان امروزی بازمی‌دارد.» (همان ، 1383) و از تأثیرگذاری مضامین و قدرت محتوایی آن می‌کاهد.

در فرهنگ اصطلاحات ادبی و دایره‌المعارف‌ها بر بافت‌ سست و پیرنگ ضعیف و باز قصه تأکید شده است. در قصه‌ها، سیر حوادث و ماجراها از دلایل منطقی و قابل قبولی پیروی نمی‌کنند.

قصه‌ها شکلی ساده و ابتدایی و ساختار نقلی و روایتی دارند. زمان آنها اغلب نزدیک به گفتار و محاوره عامه مردم و پر از اصطلاح‌ها و لغات و ضرب‌‌المثل‌های عامیانه است و برای سرگرم‌کردن نقل می‌شوند. قهرمانان قصه اغلب به کارهای خارق‌العاده و شگفت‌انگیز روی می‌آورند. شخصیت‌های موجود در قصه‌ها، اغلب مظهر آرمانها، خوشی‌ها و ناخوشی‌های مردم هستند که قصه‌نویس خود به عنوان نماینده و سخنگوی آن مردم، در خلال رفتار و گفتار آنها با زبانی ساده و جذاب و سرگرم‌کننده به شرح آن احساسات و عواطف می‌پردازد. از مشخصات اصلی قصه‌ها مطلق‌گرایی به سوی خوبی یا بدی و ارایه تیپ‌های محبوب یا منفور است. در قصه طرح و نقشه رویدادها بر روابط علی و معلولی و انسجام و وحدت کلی استوار نیست و از این جهت با داستان امروزی تفاوت دارد.

باعث شگفتی است که قصه‌های کهن و قدیمی بیشتر ناظر بر حقایق و مظاهر زندگی‌اند تا قصه‌های متأخرتر که اغلب به خیال‌پردازی‌های نامعقول روی آورده‌اند. ریشه این امر را باید در اوضاع و احوال جوامع گذشته جستجو کرد و در پستی و بلندی تاریخ.

هدف قصه

اگرچه به ظاهر هدف قصه خلق قهرمان و ایجاد کشش و بیدارکردن حس کنجکاوی و سرگرم‌کردن خواننده و شنونده نسبت به قصه است. اما در حقیقت درونمایه و زیربنای فکری و اجتماعی قصه‌ها گسترش و ترویج اصول انسانی و برابری و برادری و عدالت اجتماعی است.

قهرمانهای قصه در فکر منافع شخصی و خصوصی نیستند و اغلب درگیر مبارزه با پلیدی‌ها و ستمگری‌ها هستند و در این مبارزه و کشاکش خستگی‌ناپذیر و فولادی‌اند و هیچ عاملی آنها را نابود نمی‌کند و نمی‌تواند مانع از رسیدن آنها به هدفشان گردد. در قصه‌های متأخرتر اغلب این خصوصیت کم‌رنگ‌تر می‌شود. قصه‌ها دارای پایانی خوش و عبرت‌آمیز و پندآموز هستند. اغلب قصه‌هایی که برای کودکان بازگو می‌شود از این نوع هستند.

مشخصات کلی قصه

در قصه‌ها کمتر به تأثرات درونی شصخیت‌ها توجه می‌شود. چرا که ملاک اصلی تنها یک قهرمان است. اما در داستانها شخصیت اصلی که دارای برخی از آرمانهای بشری و مورد تحسین است، قهرمان نامیده می‌شود.

«گاه یک قهرمان موضوع قصه است و در محور حوادث قرار می‌گیرد.» (میرصادقی، 1386، ص 60) اما گاه ممکن است چند قهرمان وجود داشته باشد. این قهرمان‌ها، اغلب تک‌بعدی و تمثیلی از نیروی خیر و شر هستند. قهرمان قصه‌، ضعف‌ها و ناتوانی‌های انسان معمولی را ندارد و در برابر بیماری و امراض مقاوم است و در کل نفوذ‌ناپذیر است. این قهرمان‌ها معتقد به سرنوشت و تقدیر تغییرنیافتنی و در برابر آن تسلیم محض هستند و بر این باورند که هر چه سرنوشت باشد، همان می‌شود.

ویژگی‌های قصه

الف- خرق‌عادت

در فرهنگها خرق عادت به معنای خلاف عادت و قاعده آمده است. یعنی آنچه با محسوسات عقلی و تجارب حسی بشر منافات دارد. مثل معجزات انبیاء و کرامات اولیا که با تجربیات عینی مطابقت ندارد و جزو امور خارق‌العاده و شگفت‌انگیز می‌باشد. در قصه‌ها حیوانات و اشیاء به سخن‌گفتن با انسان برمی‌آیند و انسان با آنها هم‌صحبت می‌شود. غولی از چراغ کوچکی بیرون می‌آید. انسان به صورت حیوان، شی، درخت یا سنگ درمی‌آید و آنها به صورت انسان. قهرمان‌های قصه بر بدی‌ها پیروز می‌شوند و خوبی جانشین بدی می‌شود.

ب- پیرنگ ضعیف

حوادثی که در قصه‌ها رخ می‌دهد حوادثی عجیب و غیرمعقول هستند و از دلایل عقلی و استدلالی سست و ضعیفی برخوردارند و «خواننده نمی‌تواند آنها را باور کند.» (میرصادقی، 1386، ص 61) از این رو در اغلب قصه‌ها روابط علت و معلولی حوادث از نظم معقول و منطقی بی‌بهره است و این امر باعث می‌شود قصه‌ها دارای پیرنگ ضعیف و ابتدایی باشند. چرا که شناخت آدمی از مسائل و حوادث هر دوره، پیرنگ داستانها را به وجود آورده است. حوادثی که امروزه پذیرفتنی نیست در گذشته مورد قبول مردم بوده است و آن را امری معقول و باورکردنی تلقی می‌کردند. تبدیل انسان به پرنده و یا گفتگوی میان انسان و حیوانات برای مردمان گذشته قابل قبول بوده است و همین امر باعث ضعف پیرنگ قصه‌ها شده است و اگر هم دارای پیرنگ باشند ابتدایی و غیرمنسجم هستند.

اگرچه به ظاهر هدف قصه خلق قهرمان و ایجاد کشش و بیدارکردن حس کنجکاوی و سرگرم‌کردن خواننده و شنونده نسبت به قصه است. اما در حقیقت درونمایه و زیربنای فکری و اجتماعی قصه‌ها گسترش و ترویج اصول انسانی و برابری و برادری و عدالت اجتماعی است.

ج- مطلق‌گرایی

قهرمانهای قصه‌ها یا خوبند یا بد. حالت بینابین وجود ندارد. معنا و مضمون قصه‌ها از برخورد خوبی‌ها یا بدی‌ها حاصل می‌شود. قهرمانهای خوب و نیک‌سرشت با نیروهای شریر و اهریمنی می‌جنگند و حوادث قصه‌ها را شکل می‌دهند. رشته‌های حوادث بر اساس ترتیب و توالی زمان رخ می‌دهد و موجب خلق قصه می‌شوند. مضامین قدیمی نبرد روشنی با تاریکی، اهورامزدا با اهریمن که متأثر از تفکر زردشتی است، هسته اصلی بیشتر قصه‌هاست و همیشه قهرمانهای خوب، زیبا و راهبر در نهایت بر شخصیت‌های شریر، زشت و بدنهاد چیره می‌شوند و آنها را از بین می‌برند. به طور کلی با خواندن قصه‌های قدیمی به مطلقاً خوب‌بودن قهرمانها و مبارزه با بدی‌ها پی می‌بریم. تمامی عوامل نیکی و خوبی به طور مطلق در قهرمان قصه به چشم می‌خورد.

د- کلی‌گرایی و نمونه کلی

در قصه‌ها به کلیات و احوال کلی اکتفا می‌شود و به مسائل جزئی موقعیت‌ها و وقایع و خصوصیات روحی و خلقی شخصیت‌ها توجهی نمی‌شود. بیان وقایع و امور، کلی است. در قصه به خصلت‌های عام و فراگیر قهرمان‌ها و شخصیت‌های شریر اکتفا می‌شود.

در واقع روانشناسی فردی و گروهی و تجزیه و تحلیل‌های خلقی و روانی شخصیت‌ها و آدمهای قصه و بازتاب و تأثیر آنها بر وقایع قصه مطرح نیست و راوی تنها به ذکر کلیات حوادث و امور بسنده می‌کند می‌توان گفت اگر هم تحولی در شخصیت‌ها رخ دهد خصلتی است نه روانشناختی.

در قصه‌ها شخصیت‌ها نه انسان معمولی بلکه نمونه‌های کلی و آرمانی هستند. نمونه بارز این امر قصه «سمک عیار» است.

ط- ایستایی[1]

شخصیت‌های قصه غالباً ایستا[2] هستند و خصوصیات روحی و خلقی ثابتی دارند، یعنی به نتایج اعمالشان واکنش نشان نمی‌دهند و تغییر چندانی در شخصیت آنها صورت نمی‌گیرد. برخلاف رمان‌ها که شخصیت آنها در عین این که بر حوادث تأثیر می‌گذارد، خود نیز از حوادث تأثیر می‌پذیرند. در واقع خواننده قصه همان شخصیتی را که در ابتدای داستان شناخته در پایان نیز با آن روبرو است و حوادث داستان تغییری بر روی شخصیت‌ها نمی‌گذارد. زمان سپری می‌شود و حوادث بسیاری رخ می‌دهد اما آنها هیچ تغییر و دگرگونی نمی‌پذیرند. اگر هم دگرگونی ایجاد شود خصلتی است و بر اثر خصوصیتهای خلقی و روانی شخصیت‌ها نیست. به عبارت دیگر حادثه در خصوصیات روحی و خلقی شخصیت‌ها نقشی ندارد.

ف- در قصه‌ها زمان و مکان فرضی و تصوری هستند

مشخص نیست که قصه مربوط به چه زمانی است و منعکس‌کننده زندگی مردم کدام دوره است. پس با حدس و گمان باید دریافت که قصه متعلق به چه دوره‌ای است و بازگوکننده وضع اجتماعی و سیاسی چه زمانی است.

نگارنده قصه‌ها، شاید در غایت مقصود شهر یا کشور خود را مدنظر داشته است و شهر و کشور خیالی و فرضی او در قصه نماد و مظهری از شهر یا کشور خود بوده است و وقایعی که در قصه‌ها روی داده، وقایعی بوده که در کشورش رخ داده است. شاید ترس از مجازات حکام و سلاطین وقت باعث گردیده که راوی قصه مکان را در جای دیگری غیر از کشور زادگاه خود قرار دهد. «گاهی به ندرت می‌توان خصوصیت تمثیلی و نمادین دور و مبهمی را در انتخاب زمان و مکان بعضی از قصه‌ها دید. (میرصادقی، 1386، ص 68)

ق- همسانی قهرمانها در سخن‌گفتن

در قصه‌ها، قهرمان‌ها را نمی‌توان از نحوه صحبت‌کردنشان از هم بازشناخت. «اختلافی میان شاهزادگان ادب آموخته و تربیت‌یافته با سرکردگان لشکر و مردم عامی نیست.» (میرصادقی، 1386، ص 69)‌

شخصیت‌پردازی در قصه‌ها اصولاً مطرح نیست. شخصیت زنان، کودکان و مردان به یک گونه است. و از نظر طرز صحبت‌کردن شبیه یکدیگرند. خصوصیات روحی و خلقی شخصیت را در خلال گفتگوها نمی‌توان دریافت. نمونه بارز را در گفتگوی فرهاد کوه‌کن در بارگاه خسرو پرویز می‌بینیم که فرهاد آن گونه صحبت می‌کند که ناظم اثر، نظامی سخن می‌گوید. با توجه به این که یک مرد کوه‌کن نمی‌تواند چنین نغز و شیرین و ادیبانه صحبت کند.

گ- نقش سرنوشت

تقدیر و سرنوشت در قصه‌ها نقش اساسی را ایفا می‌کند. شخصیت‌ها از سرنوشت محتوم خود راه گریزی ندارند. «تنها سرنوشت آنان متفاوت است، زیرا تقدیر و سرنوشت، قهرمان حقیقی قصه‌هاست.» (میرصادقی، 1386، ص 70) و شخصیت‌ها هم‌چون پرکاهی بازیچه تقدیر تغییرناپذیر خویشند.

ل- شگفت‌آوری

خواننده حس می‌کند که نگارنده قصه‌ها سعی بر آن دارد که خواننده و شنونده را با ماجراها و حوادث آنی و خلق‌الساعه به اعجاب و شگفتی وادارد. شاید این تمایل از آن جا ناشی شده که در اصل قصه‌ها برای نقل‌کردن و سرگرم‌کردن خلق شده‌اند و بعد به صورت مکتوب درآمده‌اند و همین امر باعث شده که حوادث اختراعی و خیالی و عجیب و دور از ذهن وارد قصه‌های جدیدتر شده و به صرف جلب توجه و برانگیختن اعجاب خواننده مضمون و محتوای قصه‌ها را به انحطاط کشاند.

م- استقلال‌یافتگی حوادث

به طور کلی قصه‌های بلند فارسی از حوادث استقلال‌یافته تشکیل شده‌اند و این حوادث اگرچه به خودی خود کامل و مستقل هستند، رابطه مستقیم با هم دارند و پیرنگ ابتدایی قصه‌های بلند را به وجود می‌آورند و تاروپود قصه‌ها را به هم می‌بافند. (هر حادثه قصه جداگانه‌ای است که از کنار هم ‌قرارگرفتن و مجموع آنها کلیت و یکپارچگی قصه‌های بلند حاصل می‌شود).

و- کهنگی

سرانجام با توجه به خصوصیات و مشخصات ذکر شده مضامین قصه‌ها نمی‌تواند نو و امروزی باشد. «موضوع قصه‌ها قدیمی و کهنه و مربوط به زمانهای دور و جوامع گذشته و ازیاد رفته و منعکس‌کننده فرهنگ توده (فولکلور) و آداب و رسوم و عقاید خرافه مردم آن روزگار است.» (میرصادقی، 1386، ص 73) و حتی گاه در آن‌ها اشتباهاتی به چشم می‌خورد.

با این حال این قصه‌ها، از نظر پژوهشی در رشته‌های ادبیات، تاریخ، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی و اسطوره‌شناسی بسیار قابل توجه و حائز اهمیت هستند، اما خواننده امروزی را اغلب خسته و کسل می‌کنند.

قصه

 


انواع قصه:

قصه را به صورت یک کل در نظر می‌گیریم و انواع آثار خلاقه‌ای را که پیش از مشروطه در ایران رواج داشت گونه‌ها و انواع آن به حساب می‌آوریم. مهمترین این گونه‌ها عبارتند از: افسانه تمثیلی، حکایت اخلاقی، افسانه پریان، افسانه پهلوانان، اسطوره، چرا که سه خصوصیت عمده‌ای که برای قصه برشمردیم یعنی خرق عادت، پیرنگ ضعیف و کلی‌گرایی بر یکایک این موارد صدق می‌کند. اما با این حال هر کدام دارای خصوصیات خاص خود هستند که آنها را از هم متمایز می‌سازد.

الف- افسانه تمثیلی

اغلب شامل قصه کوتاهی است درباره حیوانات که از آن با عنوان افسانه حیوانات نیز یاد شده است. در این گونه قصه‌ها گاهی انسان و گاه اشیاء نیز شخصیت‌های اصلی هستند. افسانه تمثیلی به دلیل خصوصیت تمثیلی خود دارای دو سطح است. «سطح حقیقی و سطح مجازی. در سطح حقیقی قصه‌ای در مورد موضوعی نقل می‌شود.» (میرصادقی، 1386، ص 83) اما در سطح مجازی درونمایه قصه یا خصلت و سیرت شخصیت قصه به موضوع دیگری اشاره دارد.

سطح حقیقی اغلب با حیوانات سروکار دارد و آنها به زبان انسان سخن می‌گویند و رفتارهایی چون انسانها دارند، اما در سطح مجازی همیشه جنبه‌‌ای از رفتار و کردار انسان را نشان می‌دهد؛ مثلاً قهرمانان به صورت حیواناتی با خصوصیات ممتاز و پسندیده به جنگ شخصیت‌های ناپسندیده و شریر می‌روند که می‌توان به داستان حسن‌ کچل نوشته صمد بهرنگی اشاره کرد. از بهترین نمونه افسانه‌های تمثیلی می‌توان به کتاب «کلیله و دمنه» اشاره کرد.

ب- حکایت اخلاقی

این نوع حکایت هم‌ مانند افسانه تمثیلی گاه از خصوصیات تمثیلی برخوردار است، اما شخصیت‌های آن مردم هستند. حکایت اخلاقی به منظور ترویج اصول مذهبی و تعالی اخلاقی نوشته‌شده و قصه کوتاه و ساده‌ای است که حقیقت‌های کلی و عام را تصویر می‌کند. «ساختار آن نه به مقتضیات عناصر درونی خود بلکه در جهت تحکیم و تأئید قصد و غرض‌های اخلاقی گسترش می‌یابد.» (میرصادقی، 1386، ص 84) این قصد و غرض معمولاً آشکار است. به عنوان نمونه بارز و برجسته آن «گلستان سعدی» را می‌توان نام برد.

ج- افسانه پریان

قصه‌هایی درباره پریان، جن‌ها، دیوها، غول‌ها و دیگر موجودات مافوق طبیعی و جادوگرانی که حوادثی شگفت‌آور و خارق‌العاده را می‌آفرینند و از راه مهربانی و گاه شرارت تغییراتی را در زندگی بشر به وجود می‌آورند. این گونه قصه‌ها اغلب دارای پایانی خوش و بخشی از ادبیات عامه است و با سنت شفاهی قصه‌گویی ملتها سینه به سینه به ما رسیده است.

د- افسانه پهلوانان

قصه‌هایی که در آنها از چگونگی زندگی و نبرد میان پهلوانان و قهرمانان تاریخی و واقعی و افسانه‌ای صحبت می‌شود. این نوع افسانه در میان جهان اسطوره و جهان علم، جهان خیال و وهم و دنیای واقعی معلقند. برخی از پهلوانان و قهرمانان این قصه‌ها به نوعی واقعی هستند و در حوادث واقعی تاریخی شرکت دارند. اما اعمالی که از آنها سرمی‌زند آن‌چنان مبالغه‌آمیز است که گاه به اسطوره و حماسه نزدیکتر است. امروزه نمی‌توان باور کرد که آنها شخصیت‌هایی معمولی هستند. نمونه چشمگیر این نوع قصه‌ها «شاهنامه فردوسی» است که دارای سه دوره است: از دوره نخست پهلوانان اسطوره‌ای مانند کیومرث، از دوره مردم پهلوانان افسانه‌ای مانند رستم و از دوره سوم پهلوانان تاریخی مانند بهرام گور، قابل ذکر هستند.

و- اسطوره

قصه‌ای که درباره خدایان و موجودات فوق‌طبیعی که ریشه اصلی آنها اعتقادات دینی مردم است. این نوع قصه‌ها خاستگاه و آغاز زندگی و معتقدات مذهبی و قدرتهای مافوق‌طبیعی و اعمال آرمانی را بیان می‌کند. «اسطوره حقیقت تاریخی ندارد و پدیدآورندگان اصلی آن ناشناخته‌اند. (میرصادقی، 1386، ص 86) در اسطوره جنبه اخلاقی چندانی دیده نمی‌شود و همین امر وجه تمایز افسانه و حکایت با اسطوره است. در اسطوره اغلب مظاهر طبیعی و رویدادها و آفتهای طبیعی صاحب شخصیت انسانی (صنعت تشخیص) تصور و برای آنها ماجراهایی آفریده شده است؛ به عنوان نمونه آناهیتا ایزد بانوی جنگ و نگهدار آب که از اسطوره‌های ایرانی است.

نتیجه گیری :

تاریخ اولین قصه ها  به چهار هزار سال پیش از میلاد می رسد ، موضوع قصه ها متنوع است .ریشه پیدایش داستان کوتاه و رمان وجود قصه هاست . که با رشد جوامع بشری و به تناسب بلوغ ذهنی ، پیچیدگی ، گسترش و غنا یافتند. در قصه تاکید بر حوداث است و تکوین شخصیت ها کمتر به چشم می خورد . اگر چه هدف اصلی قصه ترویج اوصل انسانی و برقراری عدالت اجتماعی است .امروزه با وجودگونه های دیگر از ادبیات داستانی قصه ها بیشتر برای کودکان به کار برده می شوند.

پی نوشت:

[1]- ایستا: شخصیتی که تغییر نکند یا تغییر اندکی پذیرد. به عبارت دیگر در پایان داستان همان باشد که در آغاز داستان بوده است. حوادث داستان بر او تأثیر نکند یا اگر هم تأثیر گذارد اندک و ناچیز باشد.م:تبیان






تاریخ : شنبه 90/10/17 | 1:40 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">